مجموعه ي همه ي افق هشت داستان را شامل مي شود. اغلب داستان ها به دغدغه هاي زنان امروز ما مي پردازد و به خشونت هاي ناديدني، سوءتفاهمات، ترس ها، رنج هاي ناشي از فقر فرهنگي و اقتصادي و... نظر دارد. در اين داستان ها راويان در جست وجوي شناخت دقيق تري از خود و دنياي اطراف شان هستند. روبه رو شدن با خود در خانه ي يک فالگير، داستان اول فال صنوبر و مواجهه با مرگ همه ي افق داستان آخر اين مجموعه را مي سازد. در داستان آواره و آزاد زن در جست وجوي آزادي است و در داستان ديگري که منجر به انتقام گيري مي شود به دنبال عشق. در هيچ کدام از داستان ها اتفاقات عجيب وغريب و ماجراهاي تکان دهنده اي رخ نمي دهد. تغيير، اغلب در شناخت و آگاهي دروني آدم ها روي مي دهد. فرم داستان ها پيچيدگي خاصي ندارند و زبان نويسنده ساده و روان و به دور از تکلف است.