درباره‌‌ی زنان تروا (نمايشنامه)

وستداران تئاتر با بازسازي و بازآفريني متون کهن نمايشي يونان چه روي صحنه و چه بر پرده سينما به خوبي آشنايي دارند. درام هاي اشيل، سوفوکل و اوري پيد از دوران باستان تا امروز بارها به روز شده و به روي صحنه رفته است. ژان پل سارتر نويسنده معاصر فرانسوي نيز براي بيان پاره اي حرف ها و دغدغه هاي خود به اقتباس از يک نمايشنامه کهن يوناني به نام “زنان تروا” روي آورد و آن را با عناصر و مفاهيم دوران خود درهم آميخت.
در متون تاريخي و ادبي يونان ماجراي ربوده شدن هلن همسر منلاس که بهانه اي براي انهدام شهر تروا مي شود داستاني کهن و شناخته شده است. ولي وقتي ژان پل سارتر به روزآمدسازي اين ماجرا مي پردازد و در خلال کلمه هايي که بر زبان شخصيت هاي تراژدي اوري پيد مي گذارد، از جنگ هاي استعماري سخن مي گويد و از جنگ ويتنام به عنوان جنگي کثيف ياد مي کند، سخنش معنايي ديگر مي يابد.
سارتر مي گويد: « امروزه ما مي دانيم که جنگ يعني چه: جنگ اتمي، نه غالبي به جا مي گذارد نه مغلوبي. آنچه در سراسر نمايشنامه به طور روشن آشکار مي شود همين است: يونانيان تروا را ويران کرده اند، اما از اين پيروزي خود سودي نمي برند زيرا انتقام خدايان تمامي آنان را نابود خواهد کرد. همان طورکه کاساندر مي گويد، هر انسان عاقلي بايد از جنگ بپرهيزد، ولي نيازي به بيان اين نکته نيست: موقعيت اينان و آنان، به اندازه کافي شاهدي بر اين ادعا است. من ترجيح داده ام که کلام آخر را پوزئيدون به زبان بياورد: «شما همه خواهيد مرد.»

آخرین محصولات مشاهده شده