دربارهی حدود نئوليبراليسم (اقتدار حاكميت و منطق رقابت)
زماني که در سال 2008 دولتهاي آمريکا و اروپا بيش از هزار ميليارد دلار براي پوشش بدهي بانکهاي خصوصي در اختيار آنها قرار دادند، ترديدي نماند که نئوليبراليسم نه دشمن دولت بزرگ و مداخلهگر است و نه رقيب قسمخورده کينزگرايي. از اين رو پرسش از چيستي نئوليبراليسم اوّلين پرسشي بود که پس از اين بحران پيش کشيده شد و پرسش دوّم چرايي ادامهبقاي اين مکتب عليرغم شکستي چنين آشکار. کتاب حاضر سعي و تلاشي است براي پاسخ به اين هر دو پرسش. نويسنده نشان ميدهد که چنانچه صورتبنديهاي مختلف اين مکتب، ويژگيهاي اصلي آن را حفظ کنند که عبارت باشند از منکوب کردن سياست توسط اقتصاد، توجيه نابرابريهاي اجتماعي و تعميم الگوهاي سپهر اقتصادي به تمامي ساير سپهرهاي وجودي، نئوليبراليسم ميتواند هم به دست نامرئي بازار متکي بماند و هم از دست مرئي مداخله دولت منتفع گردد. او همچنين استدلال ميکند که پاسخ به پرسش بقاي نئوليبراليسم پس از بحران سال 2008 را بايد در شيوه تبليغ و ترويج اين انديشه ديد که از سويي متکي است بر ايجاد فضاهاي خاصّ خود همچون انديشکدهها و اتاقهاي فکر و از سوي ديگر، برخورداري از پشتيباني مرشدهايي که فارغ از موفقيت يا شکست، همواره در تلاش براي تأثيرگذاري بر رهبران سياسي و مسئولان سياستگذاري ميباشند.
كد كالا | 104911 |
قطع كتاب | رقعي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | شيرازه |
تاريخ چاپ اول | 1402 |
نويسنده | ويليام ديويس |
مترجم | حسن فشاركي |
تعداد صفحات | 336 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.