درباره‌‌ی فيلمنامه‌نويسي متفاوت (گسست موفق از قواعد)

قسمت هايي از کتاب فيلم نامه نويسي آلترناتيو (لذت متن) تا به حال داستان ارباب حلقه ها را شنيده ايد؟ همان داستان معروف که فيلمش را هم ساخته اند؟ (نه، پيش خودتان نگوييد ما را چه فرض کرده؟ چون حدس مي زنم دوست دار کتاب هاي با کيفيت هستيد و گمان مي کنم عاشق هنر باشيد.) داستانش را يک بار مرور کنيم: در دنياي ميانه حلقه اي بود که بر تمام حلقه هاي ديگر حکم مي راند. از همه ي آنها قدرتمندتر بود و به چنگ آوردنش به معناي قدرت ناتمام محسوب مي شد. فانتزي جالبي است وقتي خيال کنيم حلقه اي داريم که هميشه مي تواند ما را از ديدگان دور کند و قدرت ناتمام را در اختيارمان بگذارد. ماجرا وقتي جالب تر مي شود که فانتزي ما به واقعيت بپيوندد. پس پر بي راه نرفته ايم اگر بگوييم مترجم در طول کار مدام خودش را در نقش آن «گلوم» اي مي ديد که دلش نمي خواست حلقه اش را در اختيار بقيه بگذارد؛ دلش نمي خواست از قاعده ي جهان نوين پيروي کند. نمي خواست قدرت (بخوانيد حلقه، بخوانيد دانش) را در اختيار بقيه بگذارد. ولي ما در دنياي ميانه زندگي نمي کنيم، ما با الف ها وهابيت ها و دورف ها و گابلين ها همنشين نيستيم. ما در جهان علم و دانش قدم مي گذاريم و بايد به قدرت ابزار ارتباط جمعي (از تلويزيون گرفته تا اينترنت) احترام بگذاريم و سپاس گزار باشيم؛ سپاس گزار باشيم که امکان ارتباط ما با آثاري از اين دست باقي مي ماند و هيچ «حلقه» اي در دستان هيچ «گلوم» اي نمي ماند و...

آخرین محصولات مشاهده شده