درباره‌‌ی تاريخ عقايد سياسي از افلاطون تا هابرماس

آنچه آثار برجسته‌ى تاريخ عقايد سياسى را مشخص مى‌سازد تنها به تأثير آنها محدود نمى‌شود. چنين آثارى بايد از کليتى معين و از ترکيب نظرىِ مشخصى برخوردار باشند، البته نه به اين مفهوم که لزوماً داراى انديشه‌ى عميق فلسفى يا روشنى و پيوستگى چشمگيرى باشند. حتى يک اثر فشرده در مورد تاريخ عقايد سياسى نمى‌تواند از بررسى نوشته‌ى کم‌مايه‌ى هيتلر، نبرد من، اجتناب کند. وجه اشتراک نبرد من و سياست ارسطو بيش از هر چيز در مجموعه‌ى محتواى نظرى آنهاست؛ به عبارت ديگر، در دستگاه يا ساختار نظرىِ معين آنها نهفته است، ساختارى که مى‌تواند مورد تحليل و بررسى قرار گيرد. از اين رو، اين‌که يک نوشته بايد جزو آثار اصلي تاريخ عقايد سياسى محسوب شود يا نه، تنها توسط نفوذ آن تعيين نمى‌شود. گفته‌هاى نغز سياستمداران، لفاظى‌هاى فرماندهان نظامى، اعلاميه‌هاى رهبران شورش‌هاى مردمى، سخنرانى‌هاى انتخاباتى، نطق‌هاى نمايندگان مجلس و غيره ممکن است داراى تأثير و اهميت بلاواسطه باشند، اما اگر فاقد محتواى نظرى معين و چندجانبه باشند نمى‌توان...

آخرین محصولات مشاهده شده