داستان رمان پرواز شبانه، در آرژانتين و در زمان آغاز تجارت هوايي مي گذرد. ريوير، مدير يکي از خطوط هوايي است که براي اولين بار، پروازهاي شبانه را به ليست خدمات خود اضافه کرده است. او از زيردستان خود مي خواهد تا هر شب، تمام تمرکزشان را بر روي رسيدن به موقع محموله هاي ارسالي بگذارند. ساختار اپيزوديک رمان، حول محور کار ريوير در دفتر بوينوس ايرس و ساعات پاياني زندگي خلباني به نام فابين مي چرخد. هواپيماي فابين در گردبادي گير مي افتد، سوختش تمام شده و ارتباط راديويي اش را از دست مي دهد و در همين حال، ريوير از هيچ تلاشي براي مشخص کردن محل هواپيما دريغ نمي کند. با اين اتفاق، ادامه يافتن جابه جايي هوايي و شبانه ي بار به اروپا به خطر مي افتد. به محض رسيدن دو پرواز ديگر از شيلي و پاراگوئه، ريوير مجبور مي شود تا اجازه ي پرواز بدون محموله به مقصد پاريس را صادر کند و از دست دادن فابين را بپذيرد. رمان پرواز شبانه به شکلي موجز روايت شده و بسياري از اتفاقات داستان، از نقطه نظر و درک ذهني شخصيت هاي داستان براي مخاطب بازگو مي شوند.