درباره‌‌ی دين در محدوده عقل تنها

يکي از برجسته ترين چهره هاي انديشه غرب، با پرسش الوهيت کشتي ميگيرد.

انديشه هاي کانت تاثيرات عميقي بر تقريبا تمام جنبش هاي فلسفي پس از آن داشته است. بطور کلي آموزه هاي کانت درباره دين، غيرارتدوکس بودند؛ چرا که اين آموزه ها بر اساس عقلانيت بودند و نه وحي. علي رغم اينکه از نظر او اثبات وجود خداوند بر پايه منطق غيرممکن است اما رفتار کردن به گونه اي که گويي خدايي وجود دارد، از لحاظ اخلاقي، منطقي است. شيوه منطقي راديکال او چنان سر و صدايي به پا کرد که پادشاه پروس، او را از ادامه آموزش و نويسندگي در زمينه دين منع کرد؛ دستوري که کانت نيز تا زمان مرگ پادشاه از آن اطاعت کرد. کتاب"دين در محدوده عقل تنها"، يکي از بزرگترين و مهمترين آثار در تاريخ انديشه ديني غرب، تلاش فيلسوفي بزرگ را در مطرح کردن نوعي از دين نشان ميدهد که بر پايه منطق اخلاق است و نيازهاي يک زندگي اخلاقي را برآورده ميکند. با وجود اينکه هدف و قصد اصلي کتاب، بسيار بحث برانگيز بوده است اما تاثير مادام العمر آن بر تاريخ الهيات و فلسفه دين، غيرقابل انکار است. کانت در اين اثر، مراسم مذهبي، خرافات و سلسله مراتب کليسا را به شدت مورد انتقاد قرار ميدهد.
کانت در کتاب دين در محدوده عقل تنها تفسيري از دين آورده است که دست کم در غرب پيش از کانت سابقه چنداني نداشته است.انقلاب کپرنيکي کانت در کتاب "دين در در محدوده عقل تنها" حاوي اين پيام است که: دين براي زندگي کردن است نه زندگي براي دين داشتن و ديني که نتواند جوابگوي نيازهاي زندگي زمان خود باشد حق طبيعي آن حذف از صحنه زندگي است.
کتاب"دين در محدوده عقل تنها"، شرح مقابله خير و شر در وجود انسان و بروز آثار اين دو انگيزه در رفتار اجتماعي او و اميد به پيروزي نهايي خير بر شر در وجود انسان و افعال اوست. اين کتاب از چهار فصل تشکيل شده است. در فصل اول، سخن از بنياد شر در طبيعت انسان است. در فصل دوم، از تضاد ميان دواصل خير و شر در وجود انسان سخن رفته است. در فصل سوم، غلبه خير بر شر به عنوان برقراري حکومت الهي بر زمين، مورد بحث قرار گرفته است و در فصل چهارم، کانت به بحث در مورد نسبت ديانت به سازمان روحانيت يا کليسا پرداخته است.

آخرین محصولات مشاهده شده