آيا زندگي معنايي دارد؟ آيا وقتي دنيا پر از درد و رنج است و اين همه صرفا به شانس بستگي دارد آيا ممکن است زندگي معني دار باشد؟ حتي اگر معني هم داشته باشد ، آيا براي توجيه زندگي کافي است؟ حل اين سوالات دشوار است. مواقعي وجود دارد که در آن با زندگي روزمره ، به صورت غير منطقي اي بي رحمانه و غم انگيز روبرو مي شويم ، و اين باعث مي شود که ارزش زندگي خود را زير سوال ببريم. با اين حال ، ايدو لاندو استدلال مي کند ، زندگي ما اغلب معنادار است ، يا مي تواند معنادار شود ، ما حد زيادي براي ارزيابي معناي آن گذاشته ايم. لاندو توضيح مي دهد ، وقتي نوبت به معني زندگي مي رسد ، ما اجازه داده ايم که کامل بودن دشمن خوبي شود. ما نتوانسته ايم زندگي را کاملا معني دار بدانيم و بنابراين نتوانسته ايم معنايي در زندگي خود ببينيم. ما بايد خود را با تقويت و قدرداني از معناي زندگي خود هماهنگ کنيم و لاندو به ما نشان مي دهد که چگونه اين کار را انجام دهيم. در اين کتاب که به گرمي نوشته شده است و سرشار از نمونه هايي از زندگي ، فيلم ، ادبيات و تاريخچه ي نويسنده است ، لاندو نظريه ها و توصيه هاي عملي جديدي را ارائه مي دهد که ما را به معناي موجود در زندگي ما بيدار مي کند و نشان مي دهد که چگونه مي توانيم آن را تقويت کنيم. او با ايده هاي غالب نيهيليستي که موجوديت ما را تضعيف مي کند ، مقابله مي کند. وي ضمن آشکار ساختن نقاط ضعف ايده هايي که بسياري را به نااميدي سوق مي دهد ، براي حفظ اميد بيشتر پرونده اي محکم ايجاد مي کند. در طول مسير ، او با سوالات تحريک آميز روبرو مي شود: آيا اگر مي توانستيم براي هميشه زندگي کنيم مرگ زندگي را بي معني مي کرد؟ اگر آن را در متن بي حد و حصر کل جهان بررسي کنيم ، آيا مي توانيم زندگي را معني دار بدانيم؟ اگر به محض رسيدن به اهداف خود احساس پوچي کنيم و دستيابي به اين اهداف همان چيزي است که به ما احساس معني مي دهد ، پس چه کاري مي توانيم انجام دهيم؟ يافتن معنا در دنيايي ناقص احتمالا نحوه درک زندگي شما را تغيير مي دهد.