درباره‌‌ی مردن كار سختي است

در روزهاي آغازين ماجراهاي سوريه، علي احمد سعيد(آدونيس)، شاعر و متفکر نامدار سوري، نامه‌اي خطاب به بشار اسد نوشت و از او خواست که خودش و سوريه را از دست ژنرال‌هاي حزب بعث نجات دهد! همان‌طور که مي‌دانيم و تاريخ براي ابد ثبت کرده و خواهد کرد، اين «آقاي رئيس جمهور» بر نامه‌ي بزرگ‌ترين روشنفکر کشورش وقعي نگذاشت و سوريه تبديل شد به يکي از بزرگ‌ترين فجايع تاريخ بشر! اگر قتل هر انسان را مرگ همه‌ي جهان بدانيم، ويراني سوريه، بناهاي عظيم باستاني‌اش و مرگ و آوارگي مردمانش، مرگ توامان جهان و تاريخ آن است. شايد هنگامي‌که افسران حزب بعث در بازداشتگاه‌هايشان در حال سوراخ کردن جمجمه‌ي بچه دبيرستاني‌هاي معترض بودند، هيچ‌گاه فکر نمي‌کردند که اين آتشي که افروخته‌اند، مرگ را به ساده‌ترين و قابل وقوع‌ترين کار روزمره‌ي مردم کشورشان تبديل کند! جنگي که در سوريه درگرفت، تا همين اکنون، چنان در گوشت و خون مردم درگير در جنگ و اذهان مردم بيرون از آن فروشده، که گويي جهان بدون سوريه‌ي تا ابد جنگ‌زده و در جنگ، قابل تصور نيست. خالد خليفه در کتاب «مردن کار سختي است» انگار که اين روزمرگي در جنگ را به چالش کشيده و از بودن در کشورش استعاره‌اي مي‌سازد که بديلي ندارد. اما آيا آدمي هيچ‌گاه به نقطه‌اي خواهد رسيد که مرگ عزيزان و عزيزترين‌هايش به امري روزمره تبديل شود؟ مردن کار سختي است، رماني دستوپيايي براي ما و رئاليستي براي آن‌هاست، براي آن مردمي که همه‌ي جهان دست به دست هم دادند تا زندگي‌شان را نابود کنند! و شايد همين نکته است که داستان کساني که پيکر بي‌جان پدرشان را در کوچه‌ها، خيابان‌ها، گذرها و جاده‌ها، از ميان گلوله و آتش و خون عبور مي‌‌دهند، با تمام هولناکي و تلخي‌اش، گويي روايتي از پايان جهان است، نه قصه‌ي مردماني که فقط مي‌خواهند جنازه‌اي بر زمين مانده را آن‌گونه که مي‌خواهند به خاک بسپارند.

آخرین محصولات مشاهده شده