درباره‌‌ی سلطه‌‌ي مذكر

اين کتاب به‌طور خاص بر اساس يک مطالعه انسان‌شناختي از جامعه بربر در قبيله کابيلي است. بورديو در سال 1990نخستين بار مفهوم جامعه‌شناختي نظم جنسيتي را مطرح کرد و سال‌ها بعد در اثر حاضر آن را بازنويسي و تکميل کرد. او در اين اثر رويکرد جديدي به نظريه‌پردازي و پژوهش درباره نابرابري جنسيتي دارد. بورديو نابرابري جنسيتي را مصداق پارادوکس دوکسا مي‌داند و براي توجيه کليت ظاهري اين تفاوت‌هاي جنسيتي، دانشمندان علوم اجتماعي را به شناخت سازوکارهاي تاريخي تاريخ زدايي و جاودانه سازي تفاوت جنسي فرا مي‌خواند. از نظر او، عاملان اجتماعي طي فرايندي دوگانه ديدگاه مذکر را در مردان و زنان نهادينه مي‌کنند و مردان را سوژه و زنان را ابژه مي‌سازند و سپس زنان را به اتخاذ سبک زنانه و مردان را به اتخاذ سبک مردانه سوق مي‌دهند؛ درنتيجه، تفاوت‌هاي جنسيتي و تبعات آنها را طبيعي مي‌سازند. به عبارت ديگر، نظم جنسيتي برساخته‌اي فرهنگي و دلبخواهانه است. سلطه مذکر به عنوان عادت‌واره اي درک مي‌شود که به زنان و مردان نقش از پيش تعيين شده‌اي مي‌دهد. سلطه مذکر تصويري از گذشته جوامع اروپايي معاصر است. بورديو در اين اثر درصدد نمايش ناخودآگاهي جمعي است، ناخودآگاهي که بر جلوه‌هاي مدرن و پيشامدرن نظم جنسيتي جوامع مديترانه‌اي تأکيد دارد. او، در ادامه، به بحث درباره جامعه معاصر اروپا و جامعه کابيلي در قبل از سرمايه‌داري مي‌پردازد. او معتقد است که سلطه مذکر ريشه در ناخودآگاه جمعي ما دارد و هرگز نمي‌توان آن را ديد. سلطه مذکر را، چنان‌که از آن انتظار مي‌رود، به سختي مي‌توان به چالش کشيد. امروزه بيش از هر زمان ديگري حل و فصل و بررسي ساختارهاي نمادين ناخودآگاه مردمحور مردان و زناني شبيه به مردان و زنان جامعه کابيلي دشوار است.

آخرین محصولات مشاهده شده