درباره‌‌ی فلين و دزدان دريايي

"فلين" فکر مي کند حمام کردن عالي است. مادرش دوست ندارد او در حمام سيل راه بيندازد. فلين از لبه ي وان توي آب سر مي خورد. آب روي سرش مي ريزد و وان به دريا تبديل مي شود. ناخدا "هاين" و "يان" درازه و "پيت" چاقه حسابي از چيزي که پيدا کرده اند، تعجب مي کنند و او را ملوان کوچک صدا مي زنند. او حتي اجازه دارد شب از دکل ديده باني بالا برود، اما انگار او چيزي مي بيند! اوه بله! کشتي دزدان دريايي! ناخدا شيطان دريا! فلين يک نقشه ي خيلي خوب دارد! و...

آخرین محصولات مشاهده شده