همه اينطور نيستن. اونايي که مثل تو فکر مي‌کنن همونايي هستن که يا بعداز ازدواج دوباره فيلشون ياد هندوستان مي‌کنه و به‌هرزگي‌هاشون ادامه مي‌دن يا انقدر عرصه‌رو به‌زن بدبختشون تنگ مي‌کنن که بيچاره مجبور مي‌شه تا زنده‌اس قرص اعصاب بخوره. آخرشم يا کارشون به‌طلاق مي‌کشه يا زنه مجبوره به‌دلايل مختلف، مثل آبرو و بي‌پولي و.. يه عمري با همچين مرد نازنيني زندگي کنه. من علاج واقعه‌رو قبل از وقوع مي‌کنم. ترجيح مي‌دم گوشه خونه بپوسم يا تاکسيدرمي بشم ولي اينطوري زندگي نکنم. ممنون که بهم پيشنهاد ازدواج دادي ولي نمي‌تونم قبول کنم.