دربارهی نورپردازي تكچهره
نورپردازي که مهمترين عامل منفرد بيان از طريق عکاسي ست به ويژه بايد هميشه يک مقوله ي شخصي بماند. رويکرد آگاهانه و هوشمندانه به نورپردازي همان قدر مهم است که کاربرد بي نقص آن.
کساني که معتقدند ميتوان روشهاي نورپردازي را در تعدادي فرمول خلاصه و بعد به راحتي گرته برداري کرد با ناکامي مواجه مي.شوند هر تلاشي براي استاندارد کردن روشهاي نورپردازي و نيل به اطمينان خاطر از اين طريق بيبر و برگشت منجر به مکانيکي شدن عکاسي خواهد شد.
ايجاد الگويي خوشايند از نور و سايه به صرف خوشايند بودن کافي نيست؛ عکاسي بايد کاري بيش از ارضاي حس زيبايي شناسي انجام دهد. اگر قرارست عکاسي چيزي بيشتر از يک واسطه ي باز سازنده باشد بايد واقعيت را فشرده و خلاصه کند؛ بايد به بينش شخصي ما از زندگي استقلال بخشد و تداعيهاي انديشه و احساس را برانگيزاند. پس اجازه دهيد نور و سايه را به مثابه يک نيروي رواني و نه فقط يک پديده ي فيزيکي رسميت شناسيم شايد فقط در اين صورت بتوان تجربه و همچنين تأثيرات بعدي را منتقل کرد.
مهارت تکنيکي به خودي خود بي معناست؛ شکوه بي جانش هيچ حاصلي ندارد. فقط با تشديد و خلوص نيت و با کاربرد هوشمندانه ي مهارت تکنيکي ست که مي توانيم تکليف واقعي مان را انجام دهيم يعني خلق زبان از طريق به سخن واداشتن عکسها.
تاكنون نظري ثبت نشده است.