دربارهی سنگي برروي بافه
کتاب، يک داستان نيمه بلند عاشقانه است. که در سالهاي ???? و ???? اتفاق مي افتد …. «اسم کتاب ممکن است قدري عجيب به نظر برسد و خواننده در ابتدا معناي بافه را درک نکند ، ولي در طول داستان و پيگيري قصه ، به معناي آن و علت استفاده از اين نام ، پي مي برد....» در اين کتاب نيز همان دستمايه ها و دلبستگي ها هميشه ي نويسنده از فقر ، زيبايي ، عشق و مردمان ساده دل، مشاهده مي شود . روايتي آشکار از زيبايي خيره کننده ي يک دختر که اطرافيان تاب و تحمل ديدن او را ندارند … رفتار آزادمنشانه ي دختر در دفاع از حقوق اجتماعي خودش ، چيزي جز بدنامي و ننگ براي او به ارمغان نمي آورد . زيبايي بلاي جانش مي شود و ناچار پس از مرگ پدر مجبور مي شود.
| كد كالا | 74337 |
| قطع كتاب | رقعي |
| انتشارات | نگاه |
| زبانها | فارسي |
| تاريخ چاپ | 1397 |
| ابعاد كتاب | 21 × 14 |
| نويسنده | عليمحمد افغاني |
| تعداد صفحات | 160 |
| نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.