درباره‌‌ی سنگي برروي بافه

کتاب، يک داستان نيمه بلند عاشقانه است. که در سالهاي ???? و ???? اتفاق مي افتد …. «اسم کتاب ممکن است قدري عجيب به نظر برسد و خواننده در ابتدا معناي بافه را درک نکند ، ولي در طول داستان و پيگيري قصه ، به معناي آن و علت استفاده از اين نام ، پي مي برد....» در اين کتاب نيز همان دستمايه ها و دلبستگي ها هميشه ي نويسنده از فقر ، زيبايي ، عشق و مردمان ساده دل، مشاهده مي شود . روايتي آشکار از زيبايي خيره کننده ي يک دختر که اطرافيان تاب و تحمل ديدن او را ندارند … رفتار آزادمنشانه ي دختر در دفاع از حقوق اجتماعي خودش ، چيزي جز بدنامي و ننگ براي او به ارمغان نمي آورد . زيبايي بلاي جانش مي شود و ناچار پس از مرگ پدر مجبور مي شود.

آخرین محصولات مشاهده شده