درباره‌‌ی اسب چوبي

رمان الهام فلاح درباره کساني است که با وجود همه تلاش و کوششي که براي بهبود زندگي و روابط‌شان دارند، موفق نمي‌شوند حتي يک‌قدم در اين‌راه پيش بروند. داستان اين‌کتاب درباره زناني است که عشقي در دل دارند اما از مطرح‌کردنش مي‌ترسند و با زنجيري بسته و محدود شده‌اند که زنان ديگر آن را بافته‌اند. اسب چوبي روايت کساني است که با همه تقلاهاي بسيارشان حتي يک قدم در مسير زندگي پيش نمي‎روند. روايت داستان با ورشکستگي و جرم اقتصادي کلان مردي شروع مي‎شود که آتش آن دامن شخصيت اصلي داستان، يعني همسرش و همه آدم‎هاي زندگي‎اش را مي‌گيرد. اين فروپاشي کلان مالي آتش جدال را ميان دو نسل برمي‌افروزد؛ شخصيت زن داستان که حالا خود صاحب فرزند و زندگي مستقلي است و مادرش، دو نسلي که بر سر تن دادن به سنت‎هاي زنانه و جهان ترسيم‌شده از سوي جامعه ايراني در حال جدال هستند. جدالي که مادر رغم مي‌زند، زني که يکه‌تاز ميدان است و تا پيش از اين ويراني دختر، همواره کنترلگر دنياي زنانه او بوده. اسب چوبي روايت همه زناني‎ست که عشقي در دل و لبي فروبسته دارند؛ زناني که در سر سوداي دويدن در پهنه دشت دارند و پايشان بسته به زنجير است، زنجيري که هم‎جنسانشان به هم بافته‌اند.

آخرین محصولات مشاهده شده