درباره‌‌ی تعقيب هومر

نام راوي را نمي دانيم اما مي دانيم که از دست کساني فراري است؛ شکارچيان بدذاتي که از آن ها هم چيز زيادي نمي دانيم لابه لاي اين تعقيب و گريز راوي مشوش داستان از شگردهاي گريزش نيز حرف مي زند نکاتي شايد انتزاعي و شايد هم کاربردي؛ از سرعت از استتار ميان توده مردم از امساک در خوردن و آشاميدن و استراحت حين گريز از رياضيات و بي فايدگي اش از اغراض نسبتا گنگ شکارچيان به مرور اما از خلال همين کلي گويي هاي مغشوش راوي در گريز از دل نقاشي هاي بي صورت مکس نويمن و طبالي هاي آزاد موسيقي سيلوستر ميکلوس داستاني مهيج نيز زاده مي شود. کم کم آن چهره هاي مخدوش در ذهن خواننده معنا مي يابند و کمي ديرتر ميتوان حتي دليلي براي اين گريز انتزاعي يافت.

آخرین محصولات مشاهده شده