دربارهی خوف مابعدالطبيعي
«خوف مابعدالطبيعي» اثر لشک کولاکوفسکي کاوشي فلسفي در عميقترين پرسشهاي انسان درباره معنا، هستي و واقعيت است. کولاکوفسکي، فيلسوف لهستاني، در اين کتاب که نخستينبار در سال 1988 منتشر شد، به «خوف مابعدالطبيعي» اشاره ميکند، يعني احساسي از عدم قطعيت و ترديد که وقتي به محدوديتهاي شناخت و درک انساني فکر ميکنيم، پديد ميآيد. اين کتاب با دقت فلسفي و ترکيبي از عمق و روشني به تحليل موضوعات پيچيدهاي ميپردازد که زندگي انساني را شکل ميدهند.
کولاکوفسکي در اين کتاب مفهوم جستجوي تراژيک انسان در مابعدالطبيعه را مطرح ميکند. او به اين نتيجه ميرسد که انسانها بهطور طبيعي به دنبال معنايي فراتر از جهان تجربي هستند، اما اين جستجو اغلب به سوالهايي ميرسد که پاسخهاي روشن و قطعي ندارند. اين کتاب به مسائل کليدي مابعدالطبيعي مانند خدا، هستي، آگاهي و شر ميپردازد و با استناد به فيلسوفاني چون دکارت، کانت و هايدگر، مسير تفکر مابعدالطبيعي را تا امروز پي ميگيرد. از مفاهيم محوري کتاب، ميل انسان به «استعلا» و باور به وجودي فراتر از ماده است. کولاکوفسکي ميگويد که ذهن انسان ناگزير به سوي اين امر متعالي کشيده ميشود، حتي اگر آن را درک نکند. اين پارادوکس، همان چيزي است که خوف مابعدالطبيعي را ايجاد ميکند؛ ترسي که ريشه در احتمال بيپاسخ ماندن عميقترين سوالات ما دارد. او همچنين به محدوديت دانش علمي در حل پرسشهاي مابعدالطبيعي اشاره دارد و توضيح ميدهد که علم نميتواند به پرسشهاي معنايي، هدف زندگي يا ماهيت آگاهي پاسخ دهد. بهگفته کولاکوفسکي، خلأيي که علم نميتواند پر کند، بهوسيله مابعدالطبيه پر ميشود، اما تنها بهصورت ناقص. او تحقيق مابعدالطبيعي را شکلي از آزادي فکري ميداند که به انسانها اجازه ميدهد به ناشناختهها فکر کنند و در عين حال، اين آزادي هزينهاي سنگين دارد: رويارويي با ترديد و عدم قطعيت.
«خوف مابعدالطبيعي» بهعنوان يکي از عميقترين آثار کولاکوفسکي، خوانندگان را به پذيرش ابهام و عدم قطعيت مابعدالطبيعي دعوت ميکند و از آنها ميخواهد که به جاي تلاش براي دستيابي به پاسخهاي قطعي، ارزش را در خود اين پرسشها بيابند. اين کتاب، اثرگذاري ويژهاي بر محققان علاقهمند به مرزهاي دانش بشري و ماهيت اعتقادات ديني و معنوي داشته و براي خوانندگان علاقهمند به فلسفه و اگزيستانسياليسم، اثري چالشبرانگيز و تاملبرانگيز است. در "خوف مابعدالطبيعي"، کولاکوفسکي نشان ميدهد که جستجوي معنا براي انسان امري حياتي است، حتي اگر اين جستجو با شکست همراه باشد و پاسخها همچنان در هالهاي از ابهام باقي بمانند.
کولاکوفسکي در اين کتاب مفهوم جستجوي تراژيک انسان در مابعدالطبيعه را مطرح ميکند. او به اين نتيجه ميرسد که انسانها بهطور طبيعي به دنبال معنايي فراتر از جهان تجربي هستند، اما اين جستجو اغلب به سوالهايي ميرسد که پاسخهاي روشن و قطعي ندارند. اين کتاب به مسائل کليدي مابعدالطبيعي مانند خدا، هستي، آگاهي و شر ميپردازد و با استناد به فيلسوفاني چون دکارت، کانت و هايدگر، مسير تفکر مابعدالطبيعي را تا امروز پي ميگيرد. از مفاهيم محوري کتاب، ميل انسان به «استعلا» و باور به وجودي فراتر از ماده است. کولاکوفسکي ميگويد که ذهن انسان ناگزير به سوي اين امر متعالي کشيده ميشود، حتي اگر آن را درک نکند. اين پارادوکس، همان چيزي است که خوف مابعدالطبيعي را ايجاد ميکند؛ ترسي که ريشه در احتمال بيپاسخ ماندن عميقترين سوالات ما دارد. او همچنين به محدوديت دانش علمي در حل پرسشهاي مابعدالطبيعي اشاره دارد و توضيح ميدهد که علم نميتواند به پرسشهاي معنايي، هدف زندگي يا ماهيت آگاهي پاسخ دهد. بهگفته کولاکوفسکي، خلأيي که علم نميتواند پر کند، بهوسيله مابعدالطبيه پر ميشود، اما تنها بهصورت ناقص. او تحقيق مابعدالطبيعي را شکلي از آزادي فکري ميداند که به انسانها اجازه ميدهد به ناشناختهها فکر کنند و در عين حال، اين آزادي هزينهاي سنگين دارد: رويارويي با ترديد و عدم قطعيت.
«خوف مابعدالطبيعي» بهعنوان يکي از عميقترين آثار کولاکوفسکي، خوانندگان را به پذيرش ابهام و عدم قطعيت مابعدالطبيعي دعوت ميکند و از آنها ميخواهد که به جاي تلاش براي دستيابي به پاسخهاي قطعي، ارزش را در خود اين پرسشها بيابند. اين کتاب، اثرگذاري ويژهاي بر محققان علاقهمند به مرزهاي دانش بشري و ماهيت اعتقادات ديني و معنوي داشته و براي خوانندگان علاقهمند به فلسفه و اگزيستانسياليسم، اثري چالشبرانگيز و تاملبرانگيز است. در "خوف مابعدالطبيعي"، کولاکوفسکي نشان ميدهد که جستجوي معنا براي انسان امري حياتي است، حتي اگر اين جستجو با شکست همراه باشد و پاسخها همچنان در هالهاي از ابهام باقي بمانند.
كد كالا | 109106 |
تاريخ چاپ اول | 1403 |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
انتشارات | ققنوس |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
نويسنده | لشك كولاكوفسكي |
مترجم | عليرضا عطارزاده |
تعداد صفحات | 175 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.