کتاب فروپاشي، رماني نوشته ي بي. اي. پاريس است که نخستين بار در سال 2017 منتشر شد. کساندرا که معلم مدرسه است، در باراني شديد از مهماني بيرون مي آيد و تصميم مي گيرد بر خلاف توصيه ي همسرش براي رسيدن به خانه از ميانبري خطرناک در ميان جنگلي تاريک عبور کند. او در ميانه ي راه، ماشيني را مي بيند که در وسط جاده متوقف شده و زني پشت فرمان آن است. کساندرا مي ايستد ولي وقتي مي بيند که زن بيرون نمي آيد، به راهش ادامه مي دهد. مدتي بعد، او متوجه مي شود که آن زن، به قتل رسيده بوده و يکي از آشنايان کساندرا بوده است. او از اين که براي آن زن کاري نکرده، به شدت احساس گناه مي کند و علاوه بر اين، درباره ي سلامت عقل خود نيز نگران است. مادرش اخيراً مراحل اوليه ي زوال عقل را از سر گذرانده و چيزهاي مهمي مثل امضا کردن قرارداد و دعوت از مهمانان را فراموش کرده است. حالا کساندرا نگران است که مبادا بيماري مادرش، در انتظار او باشد. تنش، زماني اوج مي گيرد که ترس کساندرا از وضعيت رواني اش بيش تر مي شود و تماس هاي تلفني مرموزي که ممکن است از طرف قاتل باشند، بر تعليق داستان مي افزايند.