دربارهی داسوي دانيا (يعني سلام يعني خداحافظ)
ناتاشا نشسته بود پشت پنجره. طره اي از موهاي طلايياش از گوشه پيشانياش آويزان بود. آفتاب توي صورتش ريخته بود و چشمهايش را کمي آزار مي داد. حيدر که رسيده بود، با خوشحالي بلند شده بود و برايش دست تکان داده بود...
| كد كالا | 81346 |
| ابعاد كتاب | 21 × 14 |
| زبانها | فارسي |
| تاريخ چاپ | 1398 |
| انتشارات | خانه فرهنگ و هنر گويا |
| قطع كتاب | رقعي |
| نويسنده | حميدرضا زاهدي |
| تعداد صفحات | 126 |
| نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.