درباره‌‌ی مرگ تخصص (چرا صداي متخصصان شنيده نمي‌شود)

دوران عجيب و خطيري‌ست؛ جهان در عصر انفجار اطلاعات، با حضور موتورهاي جست‌وجوگر و شبکه‌هاي اجتماعي گوناگون که به تک‌تک افراد توهم داناي‌کل‌بودن مي‌دهند، به سمتي رفته که در بسياري از مواقع هيچ تفاوتي با اعصار جاهلي تاريخي و پيشاتاريخي ندارد! نوعي جاهليت با رنگ و لعابي مدرنيستي که به بلاهت‌بارترين عقايد و رفتارها رنگ و بويي شبه‌عقلاني مي‌دهد. ايام پاندومي کرونا بخش عظيمي از اين جاهليت مدرن را بر ما هويدا کرد؛ آمريکا و آلمان و فرانسه و برزيل و ... فرق چنداني نمي‌کرد، در همه‌جا توهم دانايي و عدم اعتماد و توجه به متخصصان موجب شده بود که دروغگويان متوهمي در اينجا به کرونا بگويند فريب قرن، عده‌اي در فرانسه عليه ماسک تظاهرات کنند، عده‌اي در آلمان عليه واکسن برخيزند و حتي رئيس جمهور کشوري مثل برزيل هم‌چنان بر بلاهت خودش در عدم پذيرش، وجود و اهميت کرونا پافشاري کند! ازهمين‌روست که تام نيکولز معتقد است مرگ تخصص اتفاق افتاده و پا را جلوتر گذاشته و اين پرسش را مطرح کرده که چرا صداي متخصصان شنيده نمي‌شود؟ صنعت فرهنگ که به نظر مي‌رسد قدرت‌مندترين بازوي نئوليبراليسم است، با تبديل کردن همه‌چيز به کالاي قابل خريد و فروش و مبدل کردن بنگاه‌هاي خبررساني به سيرک‌هاي شبانه‌روزي و له کردن اخلاق، معنا و ارزش‌ها، توانسته پروژه‌ي تحميق فردي و جمعي‌اش را به جايي برساند که امروز با چندميليارد همه‌چيزدان روي کره‌ي زمين روبروييم که خيلي کم پيش مي‌آيد حرف متخصصان حقيقي به گوش‌شان فرو برود. کتاب «مرگ تخصص: چرا صداي متخصصان شنيده نمي‌شود؟» درباره‌ي برابري و عدالتي‌ست که در هيچ‌ بخشي از زندگي امروز مردم جهان وجود ندارد جز توزيع عادلانه‌ي بلاهت در خدمت منافع ثروت و قدرت.

آخرین محصولات مشاهده شده