او وارث خاکستر و آتش بود و هيچگاه جلوي کسي کمر خم نکرد. سلينا از رقابتي مرگبار و کشنده نجات يافته است اما به قيمتي گزاف. او اکنون بايد به سرزميني جديد سفر کند و با تاريک ترين حقيقت خود روبرو شود، حقيقتي درباره ي ميراثش که مي تواند زندگي و اينده اش را براي هميشه تغيير دهد. در همين حين نيروهاي شيطاني و خونريز گرد هم مي آيند تا دنياي او را به بند بکشند.براي شکست آنها سلينا بايد قدرتي را بيابد تا با کمک آن نه تنها با هيولاي درونش بلکه با شيطاني که در شرف رهايي است، مبارزه کند. سلينا مي داند که نمي تواند شاه و ملکه ي وندلين را بکشد، وظيفه اي که پادشاه آدارلان به محول کرده است، او مي داند اين کار به قيمت جان کساني که دوست دارد تمام مي شود. تنها اميد او يافتن مائو ، ملکه فايو و يافتن راهي براي خنثي کردن طلسم پادشاه آدارلان است... عشق شکست و وفاداري به صورتي منحصر به فرد ترکيب شده اند تا جهاني باور پذير با شخصيت هايي ناکامل خلق کند. اين ترکيب اشتياق و هيجان را در خوانندگان به نهايت مي رساند.