تصور کنيد چگونه مي شد اگر بدون ترس از خوب بودن زندگي مي کرديد.. اگر اهميتي نمي داديد که زندگي شما در اينستاگرام چگونه به نظر مي رسد. اگر مي توانستيد خود را از شر احساس گناهتان رها کنيد و خودتان را به خاطر اشتباهاتتان انساني سرزنش نکنيد. تصور کنيد اگر در هر تصميمي که با آن روبرو مي شديد ، مسير جسورانه تري را انتخاب مي کرديد؟ به عنوان يک زن ، بسياري از ما تحت فشار انتظارات خودمان هستيم و زير اين فشار خرد مي شويم. ما خودمان را خسته کرده ايم تا بتوانيم همه را خوشحال کنيم ، فرصتهايي را که باعث ترساندن ما مي شود رد مي کنيم و تحت هيچ عنوان نمي توانيم رد شدن توسط ديگران را قبول کنيم. سوجاني مي گويد دليلي وجود دارد که ما اينگونه عمل مي کنيم. به عنوان دختران به ما ياد داده مي شد که هميشه در محدوده امن باقي بمانيم. والدين و معلمان ما را به خاطر ساکت بودن و مودب بودن ستايش مي کردند ، از ما خواستند که مراقب باشيم تا آسيب نبينيم و ما را به سمت فعاليتهايي هدايت کردند که در آنها مي توانستيم بدرخشيم. در نتيجه ، ما بزرگ شديم تا زناني باشيم که از شکست مي ترسند. وقت آن است که ترس هايي که روياهايمان را غرق مي کند را متوفق کنيم تا دنياي ما را با شانس خوشبختي همراهي کند. با انتخاب شجاعت به جاي کمال و بي نقصي ، مي توانيم قدرتي پيدا کنيم که اعتماد به نفس داشته باشيم و آنچه که ما را ناراضي مي کند را پشت سر بگذاريم و به دنبال چيزهايي باشيم که واقعا با شور و شوق آنها را مي خواهيم. کمال و بي نقصي ممکن است ما را در مسيري قرار دهد که در آن احساس امنيت ميکنيم ، اما شجاعت ما را به سمت راهي مي برد که واقعا دنبال آن هستيم. در کتاب شجاع باش دختر سوجاني بينش ها و شيوه هاي قدرتمندي را براي کمک به ما در رها کردن نياز خود به کمال و عادت کردن به شجاع بودن در تمامي مراحل زندگي به اشتراک مي گذارد. با شجاعت بودن و نه بي نقص بودن همه ما مي توانيم نويسنده بهترين و خوشحال ترين لحظات زندگي خود باشيم.