مردم از اين مفهوم ساده و قدرتمند براي تمرکز به روي آنچه در زندگي شخصي و کاري آنها بيشترين اهميت را دارد،استفاده مي کنند. شرکت ها از طريق تمرين، کوچينگ، و مطالعات گروهي به کارکنان خود کمک مي کنند تا بهره وري خود را،بيشتر کنند. تيم هاي فروش، در حال فروش بيشتر هستند و کليساها با برگزاري کلاس هايي اين مهم را به اعضاي خود توصيه مي کنند. با مترکز کردن انرژي خود فقط به روي يک چيز در يک زمان، مي توان زندگي اي با پاداش بيشتري داشت، کسب کار خود را راه انداخت، مسايل مالي را بهبود بخشيد، وزن کم کرد و به اندام متناسب رسيد، به تعميق ايمان پرداخت، ازدواج و روابط فردي را نيز ارتقا بخشيد. شما کمتر ميخواهيد، ترجيح مي دهيد حواس پرتي کمتري را تجربه کنيد و با مسائل کمتري سر و کار داشته باشيد. رگبار ايميل ها، متن ها، پيام ها، و قرار ملاقات ها باعث ايجاد پربشاني و سردگرمي مي شود. همزماني رسيدگي به مسايل خانواده و کار هم مي شود قوز با قوز. نتيجه همه اين ها چي مي شه؟ تحويل کار درجه دو، تمام نکردن کار ها در زمان هاي مقرر، کم شدن چک هاي پرداختي، تبلغات کمتر و در نهايت استرس بيشتر. و شما در عين حال بيشتر مي خواهيد، شما خواستار بهره وري بيشتري در کارتان هستيد ، درآمد بيشتر براي سبک زندگي بهتر، احساس رضايت بيشتر از زندگي و صرف زمان بيشتر براي خودتان، خانواده و دوستانتان از خواسته هاي شماست. حالا شما مي توانيد هر دوي اين ها را داشته باشيد، استرس کمتر و رضايت بيشتر. در عنصر اصلي شما ياد مي گيريد که چطور حواشي را از موضوع اصلي کنار بزنيد، چطور با صرف زمان کمتر نتايج بهتري را عايد خودتان کنيد، چگونه انگيزه و نيروي محرک لازم را جهت حرکت به سمت اهدافتان به دست آوريد. عنصر اصلي نتايج خارق العاده را در جاي جاي زندگي شما اعم از مسائل شخصي، خانوادگي و معنويتان به ارمغان مي آورد. راستي، «عنصر اصلي» زندگي شما چيست؟