به گفته ي مارتين گلدينگ«اصطلاحات مربوط به حقوق (rights) آن چنان در گفتمان اخلاقي و سياسي روزمره ي ما نفوذ کرده که گويي براي ما غير قابل تصور است که گفتمان مزبور بدون اين اصطلاحات هرگز بتواند به حيات خود ادامه دهد.» هم چنين نمي توان انکار کرد که زبان حق و مفاهيم رايج در سياست و حقوق مدرن نقشي اساسي در مباحث و برنامه هاي متفکران و برنامه ريزان جامعه ي ما ايفا مي کند... به هر روي، اکنون که ميهماناني چون حق، قانون ،آزادي هاي سياسي مدني،عدالت اجتماعي ، مصلحت و امثالهم، به معناي مدرن، جايي در سرزمين فکري ما باز کرده‍اند، لازم است در حدتوان از سوي متفکران و نويسندگان مورد بحث و مداقة کافي قرار گيرند. روشني و عمق نظري مي تواند پايه اي باشد براي کاستن از اقدامات متضادي که تحت نام آزادي يا مصلحت انجام و دنبال مي شوند. مطالب مندرج در اين کتاب مجموعه اي است از مقالات که به نحوي از انحاء با هم مرتبطند و... از نخستين چاپ اول حق و مصلحت شانزده سال مي‌گذرد، حال آن‌که مضامين اصلي اين کتاب همچنان موضوعات رايج و مهم نظري در حيات فردي و جمعي آدميان، به‌ويژه ما ايرانيان، هستند. جامعه‌ي معاصر ايراني از لحاظ دارابودن نهادهاي مدني، نظام‌هاي عقلاني تمشيت امور اجتماعي، صنعت، تجارت، بانکداري، آموزش و حتي زيرساخت‌هاي علوم جديد، هنوز به سطح جوامع نسبتا پيشرفته‌ي عالم نرسيده، اما گفتمان حقوقي، سياسي و اجتماعي رايج در آن پر از مفاهيم مطرح در آن جوامع است. حقوق فردي و مصالح جمعي از اين نوع مفاهيم‌اند. روشني، عمق و پيچيدگي نظري مي‌تواند بنيادي باشد براي کاستن اقدامات عملي متضادي که زير نام حق‌هاي فردي و منافع جمعي انجام و پي‌گيري مي‌شوند. مطالبي که در اين کتاب آمده‌اند پرسش‌هايي نظري پيرامون «حق» و «مصلحت» و نيز «ارزش»، به‌منزله‌ي اساس دو قلمرو يادشده، را مطرح و بررسي مي‌کنند. اميدوارم و به آينده‌اي چشم دوخته‌ام که نسل نظريه‌پرداز حقوقي، در قلمرو عام «نظريه‌ي ارزش» و به موازات پردازش نظري «امر سياسي»، به شکل‌دهي به فهم و نظريه‌ي مستقل حقوقي نائل مي‌آيد.