درباره‌‌ی كلاه‌گيس فرفري (ماجراهاي ريكي پرنده 3)

اين که با بابا داخل ماشين گير بيفتم چيز گندي است، چيزي که اصلا دلم نمي خواهد. در مورد من فکر بد نکنيد. من عاشق بابا هستم، ولي بابا هميشه ي خدا منتظر همچين فرصتي است تا براي من سخنراني کند و هيچ راه فراري هم نيست. مثل خانه نمي توانم به بهانه ي تميز کردن اتاقم جيم شوم و اين طوري مي شود که در يک تله ي حسابي مي افتم.

آخرین محصولات مشاهده شده