تخيل انسان هزارتويي است سحرآميز که هر عنصري را در خود ميبلعد و به بازي مي گيرد. هر آنچه که به اين هزارتوي عجيب و غريب راه پيدا کند، ديگر هيچ شباهتي به آنچه قبل از آن بود ندارد. خاصيت ديگري که پيدا مي کند مسري بودن آن است. يعني آفريده ي تخيل يک انسان، زماني که از ذهن او پر کشيد، به سرعت ميزبان جديدي براي بال و پر يافتن پيدا مي کند و اين سفر خيالي در هزارتوي ذهن انسان ها اينقدر ادامه پيدا مي کند تا رد پايي از خود در بافت زندگي حقيقي آنان بگذارد. اين پرنده ي بازيگوش، افسانه نام دارد. مرغ خيال انگيزي که در طول اعصار مختلف سفر کرده و حالا شخصيتي براي خود به هم زده است. ديگر نمي توان او را انکار کرد و وجودش را ناديده گرفت. حتي گاهي با حقيقت و رخداد هاي واقعي در هم مي آميزد و اين چنين بين خيال و حقيقت پيوند مي زند.

هرچه ملتي پيشينه ي کهن تري داشته باشد، مرغ افسانه هم قدمتي مشابه آن دارد و به اين ترتيب مي توان حدس زد که در آسمان سرزمين کهن و ريشه داري مثل ايران زمين، چندين هزار مرغ خيال انگيز افسانه پرواز مي کنند و افسون داستان خود را در ذهن هاي مستعد قرار مي دهند. يکي از اين اذهان شکوفنده و درخشان، محمد قاسم زاده است که در عرصه ي پژوهش و نويسندگي نامي بزرگ محسوب مي شود. وي با پژوهش هاي فراوان اقدام به نگارش اثري به نام افسانه هاي ايراني نموده است که در آن داستان هاي افسانه اي معروف را از منقار اين مرغ بازيگوش گرفته و بر صفحه ي کاغذ به مخاطبين عرضه مي دارد. از مجموعه ي هشت جلدي افسانه هاي ايراني که توسط انتشارات هيرمند به چاپ رسيده، جلد يک آن با نام افسانه هاي پريان پيش روي مخاطبين است.