دربارهی ميموني با عينك آفتابي (احمق با نمك 6)
اينجا هم خيلي ميخنديد و هم خيلي حرص ميخوريد. برادرهاي آنژل او را احمق بانمک صدا ميکنند و او هم هر بار با کمک دروهمسايه و دو دوست عزيزش، کلوئه و کوين، حسابشان را ميرسد. در ضمن آنژل عاشق لباس صورتي، آبنبات، ماست ليمويي و مَشويو، عروسک شيرش، است و از دوستي با کوين لذت ميبرد، البته اگر برادرهاي وحشياش بگذارند!
آنژل شامبر براي مراسم جشن مدرسه انتخاب نشده، قرار بود روز جشن برود روي سِن و آواز بخواند، اما حالا خيلي ناراحت است. بهجايش کلوئه، بهترين دوستش، انتخاب شده... برادرهاي ترسناکش ميگويند که او خيلي بد آواز ميخواند! بدبختي فقط اين نيست! اين است که آنژل بايد برود دندانپزشکي، اما کي بايد او را ببرد؟ فکر ميکنيد کي؟ شايد باورتان نشود: برادرهاي وحشياش! آنها زلزلهاي توي مطب راه مياندازند که سروصداي همه درميآيد... درست است که آنها حتي جعبهي گنج را هم دزديدند، اما پيروزِ همهي ماجراها هميشه يک نفر است: احمق بانمک!
كد كالا | 106091 |
گروه سني | نوجوان |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
انتشارات | هوپا |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ اول | 1402 |
نويسنده | فني ژلي |
مترجم | بيتا ترابي |
تعداد صفحات | 128 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.