درباره‌‌ی فاجعه پز زبر‌دست (پني قشقرق 4)

راستش را بخواهيد اسم من واقعا «پني قشقرق» نيست. پنلوپه جونزه! لقب «قشقرق» را بابايم به شوخي گذاشته روي من. اما من اين دفعه واقعا واقعا نمي خواستم هيچ قشقرقي به پا کنم. فقط مي خواستم زندگي جديدي شروع کنم. آخر مي دانيد! نصف کردن بريجت گريمز براي مسابقه ي استعداديابي قرار بود يه کار باحال و هيجان انگيز از آب در بيايد نه اينکه آخرش جنجال به پا شود يا توي جريان اردوي مدرسه من واقعا قصد نداشتم هيچ قشقرقي به پا کنم و هيچ چيز هم تقصير من نبود. پاي نفرين موميايي ها وسط بود. تازه من واقعا نهايت تلاشم را کردم تا براي تولد مامان يک کيک رويايي بپزم، اما نمي دانم چرا آخرش يک فاجعه ي تمام عيار پختم.

آخرین محصولات مشاهده شده