درباره‌‌ی هياهوي بسيار براي هيچ (شكسپير خندان 7)

هياهوي بسيار براي هيچ شامل دو داستان عاشقانه ي کاملا متفاوت مي باشد.هرو و کلوديو در نگاه اول عاشق يکديگر مي شوند اما يک غريبه به نام دن جوآن خوشحالي آن دورا نابود مي کند.بئاتريس و بنديکت به دليل غرورشان و خصومتي دوطرفه از يکديگر دور نگه داشته شده اند تا اينکه ديگران تصميم مي گيرند نقش کوپيد(خداي عشق) را بازي کنند. وقتي کلوديو عاشق هرو مي شود ،بهترين دوست قهرمان يعني بنديک دچار تشويش مي شود و براي همين کلوديو تصميم مي گيرد سربه سر بنديک بگذارد و اورا به افتادن در دام عشق بئاتريس سوق دهد. طرح اصلي تهمت هاي رذيلانه در مورد کلاديو و هرو (Hero) مستقيم يا غيرمستقيم از داستان دن تيمبرو و فنيسيا در رمان کوتاه بندلو گرفته شده، که خود برگرفته از داستاني بسيار کهن تر است. برخي جزئيات پرده فريب دادن ممکن است ماخوذ از داستان مشابهي از شخصيت هاي آريودانت و جنورا در حماسه اورلاندو فوريوزو اثر آريوستو، شاعر حماسه سراي قرن شانزدهم ايتاليا باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده