دربارهی ددي دست و پا چلفتي (فسقليها 6)
" ددي " تو انجام دادن کارها واقعا دست و پا چلفتي بود. زماني که مي خواست کاري انجام بدهد و يا حتي موقع راه رفتن به اين طرف و آن طرف مي خورد و خودش را زخمي مي کرد يا باعث خراب شدن وسيله اي مي شد. پدر هميشه او را نصيحت مي کرد و مي گفت بايد تمام سعي خود را بکند که بي عرضه نباشد و او هم تصميم گرفت به حرف پدر گوش کند و تمام تلاش خود را بکند او فکر کرد دليل دست و پا چلفتي بودنش اين است که بيشتر وسيله ها بر سر راه او مي باشند بنابراين بهترين کار جمع کردن اين وسيله ها از سر راهش بود...
| كد كالا | 9018 |
| قطع كتاب | خشتي |
| تاريخ چاپ اول | 1393 |
| زبانها | فارسي |
| انتشارات | قدياني |
| ابعاد كتاب | 22 × 22 |
| نويسنده | توني گراس |
| مترجم | محمدرضا مهرافزا |
| تعداد صفحات | 12 |
| نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.