درباره‌‌ی ددي دست و پا چلفتي (فسقلي‌‌‌ها 6)

" ددي " تو انجام دادن کارها واقعا دست و پا چلفتي بود. زماني که مي خواست کاري انجام بدهد و يا حتي موقع راه رفتن به اين طرف و آن طرف مي خورد و خودش را زخمي مي کرد يا باعث خراب شدن وسيله اي مي شد. پدر هميشه او را نصيحت مي کرد و مي گفت بايد تمام سعي خود را بکند که بي عرضه نباشد و او هم تصميم گرفت به حرف پدر گوش کند و تمام تلاش خود را بکند او فکر کرد دليل دست و پا چلفتي بودنش اين است که بيشتر وسيله ها بر سر راه او مي باشند بنابراين بهترين کار جمع کردن اين وسيله ها از سر راهش بود...

آخرین محصولات مشاهده شده