از اينکه تصميم به خواندن اين کتاب گرفته ايد ممنونم. مي دانم خيلي از شماها بيشتر ازينکه اين کتاب را بخوانيد مشغول کارهاي ديگري هستيد. شرط مي بندم خيلي از شماها در حال خواندن کتاب نيستيد، بلکه فقط نشسته ايد، کتاب را باز کرده ايد و تظاهر به خواندن مي کنيد. بله من اين کلک قديمي را مي شناسم. وقتي که محصل بودم خيلي از اين کلک استفاده مي کردم. به من و در واقع به اين کتاب يک شانس بدهيد، چون واقعا فکر مي کنم اين کتاب براي شما مفيد است. علاوه بر اين، اين کتاب خيلي بزرگ است و اين باعث مي­شود صفحه هاي کتاب اينطرف و آنطرف پخش بشوند. با خواندن اين کتاب چه چيزي را از دست مي دهيد؟ ولي اگر به خواندن ادامه بدهيد من به شما سه چيز را قول مي دهم: اطلاعات مهمي درباره ي افسردگي و اعتماد به نفس پايين، ياد مي گيريد. ياد مي گيريد بهتر فکر کنيد و اين باعث مي شود احساس بهتري داشته باشيد. باز هم از انجام تکاليف متنفر خواهيد بود. باز هم شنبه را از دوشنبه بيشتر دوست خواهيد داشت. با اين کتاب نمي شود هيچ کاري براي دو مورد آخر کرد و هنوز انگيزه داشتن براي انجام تکاليف تان سخت خواهد بود و دوشنبه ها باز هم دوشنبه باقي مي مانند. . بعضي چيزها هيچ وقت تغيير نميکنند.