دربارهی سماور مادربزرگ و داستانهاي ديگر از ادبيات معاصر قزاقستان
معمولا چنين عنوان ميشود که قوم فراق ادبيات مکتوب کهني نداشتهاند و آثار ادبيشان تازه در ??? سال اخير به نوشتار درآمده است، ولي از داستانهاي همين کتاب درمييابيم که سنتهاي کهن فرهنگي ، بهرغم نقل شفاهي و سينهبهسينه نيرومند بودهاند و در آثار نويسندگان قرن بيستم نيز زنده ماندهاند. گاه شاهد حضور پررنگ "کويشي"ها در داستان هستيم که نوازندگان و اجراکنندگان موسيقي سنتي قزاقياند، گاه بقيها پا به ميدان ميگذارند که جادوگران و کاهنان قديمي فزاقها هستند، و گاه سخن از شعرها و حکايتها و مثلهايي به ميان ميآيد که نسل اندر نسل روايت شدهاند و در داستانهاي جديد نشان از دلبستگي نويسندگان به فرهنگ کهن قزاقي دارند. درون مايهي غالب اين داستانها را تقابل زندگي سنتي و روستايي قزاقي با زندگي مدرن و پيامدهاي آن شکل ميدهد با خواندن هر داستان احساس ميکنيم چگونه بنيانهاي ديرين زندگي آرام و سنتي در قرن بيستم دستخوش تزلزل و بيثباتي ميشود و جاي خود را به مظاهر جديد زندگي ميدهد.
كد كالا | 106686 |
تاريخ چاپ اول | 1403 |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
ابعاد كتاب | 21 × 13 |
انتشارات | كتابسراي نيك |
نويسنده | ديد آخمت |
مترجم | عليرضا شفيعينسب |
تعداد صفحات | 345 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.