درباره‌‌ی چطور كاملا ناپديد شويم و هرگز پيدا نشويم

چطور کاملا ناپديد شويم و هرگز پيدا نشويم نمايشگر زندگي در لحظه‌ي ليمينال است: گذاري دائمي از وضعيتي تعريف پذير و ايستا به وضعيتي ديگر، که طي آن سوژه از تمام ارکان هويت خود تهي مي‌شود، و بي‌آنکه حتي نام مشخصي داشته باشد به بيرون از مرزهاي اجتماع و فرهنگ رسمي رانده مي‌شود. نمايشنامه‌ي فين کندي متعلق به جنبشي است که قصد دارد وجه تاريک و غيرمتمدن سرمايهداري متأخر را بدون بزک نشان بدهد. هدف اين تئاتر زير سوال بردن ارزش‌هايي است که تعاريف هنجاري از جامعه را شکل داده‌اند و دوگانه‌هايي همچون خوب/ بد، طبيعي/ غيرطبيعي و درست/ غلط را براي ما تعيين کرده‌اند. از اين نظر مي‌توان چنين تئاتري را واکنشي عليه نگرش محافظه‌کاري در سياست دانست. همين معاصر‌ بودن است که جايزي جان وايتينگ را براي نمايشنامه به ارمغان مي‌آورد، که جايزه‌اي است که پرداختن به جهان امروز و مسائل آن را معيار ارزيابي آثار هنري قرار مي‌دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده