درباره‌‌ی يكشنبه‌اي دوست‌داشتني براي كروكوئر

قسمت هايي از کتاب يکشنبه اي دوست داشتني براي کروکوئر (لذت متن) درتي : هلنا، حالا مي شه به خاطر من حواست به اون تلفن باشه؟ هلنا: مي ترسم درتي، چون تلفني که بهش خيره مي شن هيچ وقت زنگ نمي زنه. اين پنجره عجب منظره اي داره، کاملا خالي از هر جنبنده…. ااا چرا، نه، يه موجود زنده، يه کبوتر! مي تونه پرواز کنه ولي واسه يه لحظه توي اين ويروني مطلق نشسته …

آخرین محصولات مشاهده شده