کتاب «سفر فلسفي در جستجوي معناي زندگي» نوشته يووال لوري کتابي مفصل در مورد يکي از ماندگارترين پرسش هاي فلسفه است: معناي زندگي چيست؟ اين کتاب در سال 2006 منتشر شد، زماني که سوالات وجودي در مورد معنا و هدف زندگي در حال جلب توجه مجدد در گفتمان دانشگاهي و عمومي بود. يووال لوري فيلسوفي است که به خاطر آثارش در حوزه هاي اگزيستانسياليسم، پديدارشناسي و فلسفه تحليلي شناخته شده است. اين رويکرد ميان رشته اي و چند جانبه او به وي اين امکان را داده است تا در اين کتاب از طيف وسيعي از سنت هاي فلسفي مدرن براي پرداختن به مسئله معناي زندگي استفاده کند. لوري کتابش را با لئو تولستوي آغاز مي کند که به طريقي ساده در ايمان مذهبي معنا را پيدا کرد. بحران وجودي تولستوي و بيداري معنوي متعاقب آن به عنوان پاسخي به جستجوي معنا مورد بررسي نويسنده قرار گرفته اند. تمرکز لودويگ ويتگنشتاين بر اخلاق و جنبه هاي عرفاني زندگي يکي ديگر موضوعات کتاب است. ويتگنشتاين به اين نتيجه رسيد که پرسش از معناي زندگي در حدود زبان بي معني است، با اين حال براي يافتن حس جهان به عرفان روي آورد. از متفکران اگزيستانسيال، سارتر و کامو منتخب نويسنده بوده اند. اگزيستانسياليسم ژان پل سارتر معتقد است که انسان ها محکوم به آزادي هستند و از طريق اين آزادي است که افراد بايد معناي خود را خلق کنند. تاکيد سارتر بر مسئوليت شخصي و خلق معنا توسط خود فرد است. ديدگاه آلبر کامو در مورد پوچي زندگي، که در معنا ذاتي زندگي نيست، بلکه بايد در مواجهه با جهان ايجاد شود، نيز مورد بررسي قرار مي گيرد. در پايان، اين کتاب فقط مطالعه ايده هاي فلسفي نيست، بلکه سفري است که ظرافت جستجوي معنا را نشان مي دهد. او که خود با اين پرسش بسيار درگير بوده است، تأکيد مي کند که جستجوي معنا فقط يک پژوهش فلسفي نيست، بلکه يک سفر واقعي در زندگي عملي و حتي روزمره است که مستلزم يک زندگي اصيل و اخلاقي مي باشد.