چه‌بسا همان تصوير روي جلد کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» سرشت‌نماي حال‌وهواي شاعرانه و لطيف اين کتاب باشد. اردشير رستمي، که هم شاعر است و هم طراح و تصويرساز و کاريکاتوريست، روي جلد کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» طرح آدمي‌ را نقش زده است با گلداني در درون؛ گلداني با يک شاخه گل سرخ که آدمي که نگاه به آسمان و تکه‌اي ابر در زمينه‌اي به‌ رنگ خاک دارد گويي آن را در درون خود پرورانده است و نگه مي‌دارد؛ آدمي که انگار با طبيعت يکي شده و طبيعت در درونش زيست مي‌کند و او در درون طبيعت؛ آدمي با گلداني از گل سرخ در وجودش. حال‌وهواي نوشته‌هاي کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» نيز تداعي‌گر همين تصوير نقش‌شده بر جلد کتاب است.
نمود اين همساني کلمات و تصوير در کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» را مي‌توان به‌خوبي در همان متني که براي پشت جلد کتاب انتخاب شده است ديد.
در پشت جلد کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» مي‌خوانيد:
«سرنوشت گلدان‌ها در دست آدم‌هاست.
گلدان‌ها حق انتخاب ندارند، گلدان‌ها جز صاحبانشان کسي را ندارند. خصوصي‌ترين حرف‌هايت را به گلدانت بگو.
کوچک‌ترين گلدان‌ها هم رازداران بزرگي هستند.»
اردشير رستمي در کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» مخاطبانش را به تماشا و درک و پاسداشت زيبايي‌هاي زندگي فرا مي‌خواند و چکيده‌اي از تجربه‌هاي خود را در قالب نوشته‌هاي اين کتاب با مخاطبانش در ميان مي‌گذارد. کتاب «درخت‌ها ايستاده سفر مي‌کنند» در نشر پوينده منتشر شده است.