درباره‌‌ی چرا به علم اعتماد كنيم

آيا پزشکان واقعا مي‌دانند چه مي‌گويند وقتي به ما مي‌گويند که واکسن زدن خطري ندارد؟ آيا بايد حرف متخصصان اقليم‌شناسي را باور کنيم که درباره خطرات گرمايش جهاني هشدار مي‌دهند؟ چرا بايد به علم اعتماد کنيم آن هم وقتي سياستمداران ما چنين اعتمادي ندارند؟ چگونه معرفت علمي (و خودمان) را از شر کساني حفظ کنيم که علم منافعشان را تهديد مي‌کند؟ در عصر اخبار جعلي و حقايق شبه علمي و در دوره‌اي که ايدئولوژي و نظرات شخصي غيرعلمي روي دست شواهد تجربي و روش علمي بلند شده است، علم چه جوابي دارد؟ چرا، چگونه و در چه زماني مي‌توان يا نمي‌توان به علم اعتماد کرد؟ چرا معرفت علمي را خصوصيت اجتماعيش قابل اعتماد مي‌کند؟ چگونه به حقيقت دست مي‌يابيم؟ نيومي اورسکيز در اين کتاب بسيار مهم دفاعي جسورانه و قاطع از علم مي‌کند و روشن مي‌سازد که چرا ماهيت اجتماعي معرفت علمي بزرگ‌ترين نقطه قوت آن است و نيز مهم‌ترين دليلي که مي‌توانيم به علم اعتماد کنيم. اورسکيز با دنبال کردن تاريخ و فلسفه علم از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، توضيح مي‌دهد که برخلاف باور رايج، هيچ روش علمي واحدي وجود ندارد بلکه قابل‌اعتماد بودن مدعاهاي علمي ناشي از فرايندهايي اجتماعي‌ است که از طريق آنها مدعاها با دقت فراوان بررسي و ارزيابي مي‌شوند. اين فرايندها بي‌نقص نيستند ـــ‌ وقتي پاي انسان در ميان است هيچ‌ چيزي بي‌نقص نيست اما نويسنده از موارد به خطا رفتن دانشمندان درس‌هاي بسياري اقتباس مي‌کند. اورسکيز بيان مي‌کند که چطور اجماعْ شاخصي اساسي است که نشان مي‌دهد چه وقت تکليف يک مسئله علمي روشن شده و چه هنگام معرفت توليدشده به احتمال فراوان قابل‌اعتماد است. اين کتاب تفکربرانگيز و مناسب نياز روز بر اساس سخنراني‌هاي تنر درباره ارزش‌هاي انساني در دانشگاه پرينستن تاليف شده است. محققان برجسته‌اي‌ در عرصه علوم سياسي، تاريخ علم،‌ فلسفه علم و اقليم‌شناسي واکنش‌هاي انتقادي‌اي به موضوع کتاب داشته‌اند که بر فايده اين اثر افزوده است. مقدمه روشنگر کتاب را استيون مسيدو، نظريه‌پرداز سياسي، نگاشته است.

آخرین محصولات مشاهده شده