درباره‌‌ی سايه‌ات را مالك شو

همه ما سايه هايي داريم - قسمت روشن نشده نفس خود که پنهان است و هرگز از بين نمي رود ، بلکه صرفا - و اغلب با درد - در مکان هاي غير منتظره ظاهر مي شود. «سايه ات را مالک شو» اثر قدرتمند از تحليلگر تحسين شده يونگيايي و نويسنده پرفروش کتاب Inner Work and We نياز ما را براي "مالکيت" سايه خود بررسي مي کند: بياموزيد اين چيست ، چگونه منشا مي گيرد و چگونه بر زندگي روزمره ما تأثير مي گذارد فقط وقتي سايه درونمان را بپذيريم و به آن احترام بگذاريم مي توانيم انرژي آن را به روش مثبت هدايت کنيم و تعادل پيدا کنيم. «سايه»اصطلاحي که کارل يونگ براي توصيف قسمت تاريک و روشن نشده منيت به کار مي برد. در اين اثر غني ، رابرت جانسون ما را از طريق کاوش در سايه راهنمايي مي کند. تا زماني که آگاهانه روي آن کار نکنيم ، سايه تقريبا هميشه نشان داده مي شود. يعني مرتبا به شخص يا چيز ديگري سپرده مي شود بنابراين مجبوريم مسئوليت آن را بپذيريم. اين روشي است که پانصد سال پيش انجام مي شد و هنوز هم بيشتر ما در اين آگاهي قرون وسطايي گير کرده ايم. جهان قرون وسطي بر اساس فرافکني سايه متقابل بود. اين امر با ذهنيت قلعه ، زره پوش ، شهرهاي محصور در ديوار ، تملک به زور ، مالکيت هر چيز زنانه با اختيارات مردانه ، حمايت سلطنتي و دولت هاي شهر در محاصره دائمي دروازه هاي يکديگر رشد مي کرد. جامعه قرون وسطايي تقريبا کاملا تحت حاکميت ارزشهاي مردسالارانه بود که به يک جانبه بودن مشهورند. حتي کليسا در سياست سايه شرکت داشت. فقط افرادي که ما آنها را مقدس مي ناميم (نه همه آنها را نامگذاري مي کنيم و نه آنها را جشن مي گيريم) ، خانقاههاي بنديکت و برخي از جوامع باطني از اين بازي پرهيز مي کردند.

آخرین محصولات مشاهده شده