دربارهی جامعهشناسي جنبشهاي اجتماعي
در سراسر تاريخ جوامع بشري تنشي بنيادين ميان دو عنصر «نظم» و «تغيير» ديده ميشود. نظم، عنصري است که در کالبد جوامع تجسم مييابد و تغيير عنصري است که در سوژگي کنشگران اجتماعي پنهان است و ميتوان آن را روح جوامع بشري دانست. جنبشهاي اجتماعي نمودي از اين روح آزاديبخشاند.
جنبشهاي اجتماعي نه در پي ساختن آرمانشهر بلکه در پي ويران کردن ستمشهر هستند؛ جوامع امروزي بهخوبي دريافتهاند که بزرگترين تهديد پيش روي انسانيت، چيزي نيست جز استبداد سياسي و دولت توتاليتر. از همين رو جنبشهاي اجتماعي با هدف دفاع از دموکراسي و حقوق بنيادين بشر شکل ميگيرند و راهبرد کانوني آنها مقاومت در برابر تمامي اشکال سلطه است. اين جنبشها بسته به زمينه و زمانه خود اشکال مختلفي پيدا ميکنند که اثر حاضر ميکوشد با رويکرد جامعهشناسي سياسي به بررسي آنها بپردازد.
تاكنون نظري ثبت نشده است.