دربارهی فردوسي و كاخ حيرت
آيا جاي تعجب دارد که روان ملتي که چنين با ادبيات خود، بهويژه شاهنامه و گلستان و ديوان خواجه درآميخته، در روياهايش که شاهراهي بهسوي ناخودآگاه هستند، از اين گنجينهي عظيم و يگانه برخوردار شود؟ مولف دربارهي اثر خود اينچنين ميگويد: من در اينجا تنها نميخواهم ستايشنامهاي به ستايشنامههاي متعدد اين کتاب اضافه کنم، بلکه ميخواهم با استفاده از ابزاري به نام «روانشناسي و روانکاوي و باستان شناسي ادبي» به جستوجوي پاسخ پرسشهايم برآيم، پرسشهايي که هر چه بيشتر در مورد آنها کندوکاو کردهام، پاسخشان را در منابع مختلف کمتر يافتهام، پاسخي که حداقل تا حدي قانعکننده باشد. نشان خواهم داد که شاهنامه پر از ظرايف روانشناسي است؛ قرنها پيش از ابداع دانشي به نام روانشناسي، در شاهنامهي حکيم طوس به ابياتي بر ميخوريم (گاهي تکبيت) که با روشنبيني خاصي بر انگيزههاي دروني قهرمانان اين کتاب پرتو ميافکند. اما پرسشهايي که برايم مطرح بودهاند چنيناند و اميدوارم در اين کتاب به پاسخ آنها نزديک شده باشم: شاهنامه را ميتوان مجموعهاي از نمايشنامههاي قدرتمندانهاي دانست که شخصيتهاي اصليشان در اساس شاهان و پهلوانان سيستاناند. تراژديهاي شاهنامه، هيچ کم از بزرگترين تراژديهاي نوشته شده با خامه بشر ندارند و حتي گاهي آنها را يادآوري ميکنند. فريدوني که بر سوگ سه پسر خود (ايرج و سلم و تور) گريه سر ميدهد يادآور شاه لير شکسپير، گرسيوزي که براي کشتن سياوش دسيسهچيني ميکند يادآور ياگوي اتللو، محرم آميزي بهمن و دخترش هماي و نکبتي که پس از چندي با حمله اسکندر سرزمين ايران را در بر ميگيرد، يادآور تراژدي اوديپ و افسانههاي تباي از سوفوکل، و شوريدن سرداري چون بهرام چوبين بر ضد پادشاه حامي خود يعني خسروپرويز يادآور مکبث شکسپير است. اما شاهنامه در روح و روان ما طنيني ديگر دارد و گويي روح ما را به تسخير خود در ميآورد. اين اثر به خاطر چيست که از مجموع چند نمايشنامهي قدرتمند فراتر ميرود؟ گويي شاهنامه در سپهري ديگر قرار دارد. من که نميتوانم شور و شيدايي خودم از داستانهاي شاهنامه را بههيچوجه با نمايشنامههاي شکسپير مقايسه کنم. اين سپهر کجاست که زلزلهاي از شور و هيجان در روح ما مياندازد، بهنحوي که در روزگاري نهچنداندور، از آن براي تهييج رزمآوران ايراني در جنگها استفاده ميشده است؟ چرا اثر تجمعي اين نمايشنامهها چنين از تکتک آنها فراتر ميرود؟
كد كالا | 102854 |
قطع كتاب | وزيري |
انتشارات | نگاه |
زبانها | فارسي |
ابعاد كتاب | 24 × 17 |
تاريخ چاپ | 1402 |
نويسنده | فرزام پروا |
تعداد صفحات | 392 |
نوع جلد | گالينگور |
تاكنون نظري ثبت نشده است.