مطرح کردن نقش ايالات متحده در قرن بيست و يکم مي‌تواند به عنوان يک موضوع مهم و پيچيده مورد بررسي قرار گيرد. در اين زمينه، بايد به مسائل متعددي پرداخت و تأملاتي عميق انجام داد.

نقش جهاني ايالات متحده در قرن بيست و يکم بسيار چندگانه و متغير است. آمريکا به عنوان يکي از دو قدرت اصلي جهاني همراه با اتحاديه اروپا، نقش بسيار مهمي در امور بين‌المللي ايفا مي‌کند. ايالات متحده به عنوان يکي از اقتصادهاي بزرگ دنيا، نيروي نظامي قوي، تکنولوژي پيشرفته، و نفوذ فرهنگي جهاني، تأثيرگذاري فراواني در مسائل جهاني دارد.

با اين حال، معضلاتي در ايفاي نقش جهاني ايالات متحده وجود دارد. از جمله اين معضلات مي‌توان به مسائل داخلي مانند تقسيمات اجتماعي و ناسازگاري‌ها، تغييرات سياسي داخلي، و مشکلات اقتصادي اشاره کرد. همچنين، چالش‌هاي خارجي نظير رقابت با ديگر قدرت‌ها، تهديدات امنيتي جهاني، تغييرات آب و هوا و مسائل محيطي نيز تأثيرگذار بر نقش جهاني آمريکا هستند.

آيا ايالات متحده مي‌تواند از نقش جهاني خود دست بکشد؟ اين يک پرسش مهم است. اما به نظر مي‌رسد که آمريکا با وجود چالش‌ها، نمي‌تواند به راحتي از نقش جهاني خود دست بکشد. اين نقش نه تنها باعث تضمين امنيت ملي آمريکا مي‌شود بلکه نقشي در تعيين سياست‌هاي جهاني، حل و فصل مناقشات بين‌المللي، و حمايت از مقادير دموکراتيک و حقوق بشر نيز دارد.

در اين مسير، تعادل بين مسائلي چون امنيت ملي، دموکراسي، جهاني‌شدن، فرهنگ جهاني و هژموني موضوع چالش‌برانگيزي است. تلاش براي يافتن راه‌حل‌هايي که اين مسائل را در کنار يکديگر تعادل بدهند، وظيفه مسئولان و تصميم‌گيرندگان آمريکايي است.

در اين کتاب، نويسنده به تفصيل به اين مسائل مي‌پردازد و تحليل‌هاي عميقي ارائه مي‌دهد. او تلاش مي‌کند تا به پاسخ‌هايي براي پرسش‌هاي پيچيده‌اي که مطرح کرده، برسد و تأثيرگذاري ايالات متحده در قرن بيست و يکم را به نحوي مثبت و مفيد تقويت کند.