ما در جهاني زندگي مي‌کنيم که يکسر حول برتري‌جويي مي‌گردد. گويي همواره ناگزيريم در ميان ثروتمندترين‌، قدرتمندترين‌ يا مشهورترين‌ افراد جايي براي خودمان بيابيم. اين کتاب شرح مي‌دهد که هيچ‌کس از اين نظم اجتماعي رقابت‌محور نفعي نمي‌برد و زيستن راه‌ورسم ديگري هم دارد: زندگي خوب‌ و ‌بسنده براي همه. آورام آلپرت نشان مي‌دهد که دغدغة برتري‌جويي ما را دچار تنش و اضطراب بي‌وقفه مي‌کند، به روابطمان آسيب مي‌رساند، به نابرابري گستردة سياسي و اقتصادي دامن مي‌زند و محيط‌زيستمان را به ويراني مي‌کشاند. آلپرت توضيح مي‌دهد که چطور مي‌توانيم از جهان‌بيني برتري‌جويي دست بکشيم و جامعه‌اي بسازيم که در آن همه بتوانند شکوفا شوند و ببالند. وقتي کمتر درگير رقابت با يکديگريم، مي‌توانيم معنا و هدفي تازه در زندگي بيابيم، نيازهاي مادي و عاطفي‌مان برآورده مي‌شود و از فراغت بيشتري در زندگي بهره مي‌بريم. بااين‌همه، آلپرت آرمان‌شهري دروغين را وعده نمي‌دهد، بلکه تأکيد مي‌کند که زندگي هرگز نمي‌تواند بهتر از خوب ‌و‌ بسنده باشد، چون به‌ناگزير هميشه با حوادث و مصيبت‌هايي مواجهيم که مهارشان از دستمان خارج است. بنابراين، ديگر نبايد انسان‌ها را به دو دست? برندگان و بازندگان تقسيم کنيم و بايد مطمئن شويم همه از منزلت و کفايت سهمي برابر ببرند. کتاب روشنگر و بحث‌برانگيز زندگي خوب ‌و ‌بسنده نشان مي‌دهد که چطور مي‌توانيم به‌جاي اينکه در گيرودار رقابت نفس‌گير براي رسيدن به رأس هرم يکديگر را از ميدان به‌در کنيم، با همکاري هم زندگي خوب‌ و‌ بسنده‌اي براي همه به ارمغان آوريم.