درباره‌‌ی كسب و كار اعجاب

تفاوتي ميان نيچه و هايدگر از يک سو و کي‌يرکگور از سوي ديگر وجود دارد: ‌نزد نيچه و هايدگر، فلسفه از شأن ابزاري نيز برخوردار نيست. به سخن دريفوس، آزمودگي نه از طريق آموزش يا وساطت به معنا، بلکه از راه ورزيدگي تحقق مي‌يابد. دريفوس مثالي ساده و شايد بيش‌ازحد ساده براي دانشجويانش مي‌زند. فرض کنيد که پدر و مادري همراه فرزندشان به جشن تولد دوستي مي‌روند و پيش از آن در آموزش‌ هايشان به فرزند خود گفته‌اند که هرگز نبايد دروغ گفت. آنان به اين مراسم مي‌روند و از قضا در آنجا کسل و ملول مي‌شوند. اما هنگام خداحافظي به دوستشان مي‌گويند که بسيار به آن‌ها خوش گذشته است. در اينجا فرزند درمي‌يابد که قانون هرگز نبايد دروغ گفت، چندان هم جدي و تخطي‌ناپذير نيست. بنابراين اگر نخواهيم دوستانمان را ناراحت کنيم، گاهي وقت‌ها مي‌توانيم دروغ بگوييم. چنان که دريفوس مي‌گويد، آن فرزند شروع مي‌کند به آزمون و خطا درباره اينکه چه مواقعي بايد دروغ گفت و چه مواقعي نه؛ و سرانجام اگر ورزيدگي اجتماعي و فرهنگي کافي پيدا کرد و به‌اصطلاح موقعيت‌شناس خوبي شد، به‌صرافت و به‌ غريزه درخواهد يافت که اين قانون را کجا بايد دور بزند. به عبارت ديگر، آنچه اين غريزه را در او شکل مي‌دهد، نه آن قانون، بلکه تجربه آزمون‌ و خطايي است که به ورزيدگي ختم مي‌شود. کسب‌ و کار اعجاب آخرين شرح دريفوس بر فيلسوفان وجودگراست. پس از شرح فلسف? نيچه، مثلث وجودگرايان بزرگ او کامل مي‌شود، مثلثي که دو ضلع ديگر آن را کي‌يرکگور و داستايفسکي تشکيل مي‌دهند. مجموع? ادبيات غرب به روايت دريفوس، همراه با اندروني عليا که شرح او بر ترس‌ولرز کي‌يرکگور است و جلد حاضر که شرح سه اثر برگزيد? نيچه، حکمت شادان، دجال و غروب بت‌ها را در بر مي‌گيرد. شرح دريفوس بر نيچه، اگر درخشان‌تر از ديگر شرح‌هاي او بر کساني چون داستايفسکي و کي‌يرکگور نباشد -يعني دو وجودگرايي که دريفوس صراحتا علاق? بيشتر خود را به آنان اعلام مي‌کند- کم‌فروغ‌تر از آن‌ها نيز نيست. دريفوس از شرح‌هاي معمول نيچه درمي‌گذرد و مي‌کوشد ذيل مفهوم غريزه، ربط ‌و نسبتي ميان نيچه و هايدگر بيايد و با گره زدن مفهوم اعجاب نيچه‌اي به فوزيس هايدگري، علاق? يکسان آن دو به يونانيان هومري را تا حد امکان مفصل‌بندي کند.

آخرین محصولات مشاهده شده