نوشتن به معناي هدايت شدن به جايي است که انسان ترجيح مي‌دهد از آن اجتناب کند. اين کلمات خلاصه‌اي از احساسات ژيرو درباره تجربه دردناکي از زندگي‌اش است: مرگ همسرش در سال 1999. ژيرو پس از برنده شدن جايزه به خبرنگاران گفته است: دروني‌ترين احساسات فقط وقتي معنا پيدا مي‌کنند که با جمعيت، با جامعه، با دوره‌اي يا با داستاني طنين‌انداز شود. من تصور مي‌کنم که آن‌ها اين بعد، که بسيار بزرگتر از زندگي شخصي ساده و سرنوشت ساده است، ديده‌اند. ژيرو، که در الجزاير به دنيا آمده و مادرش نيز نويسنده بوده، سفر ادبي خود را در دهه 1990 آغاز کرده است. اين کتاب بر روي زندگي‌اش پس از حادثه موتورسيکلت تراژيک همسرش تمرکز دارد. با بازتابي بر سرنوشت، او سوال مي‌کند که آيا واقعا چيزي به نام شانس وجود دارد يا اينکه سرنوشت ، مسير زندگي ما را تعيين مي‌کند. از طريق خودآناليز، نويسنده به کاوش در مضاميني همچون مسئوليت و گناه مي‌پردازد و اين سوال را مطرح مي‌کند که چگونه همه چيز در زندگي ما ممکن است به هم مرتبط باشد. پس از حداقل ده سال سکوت در مورد اين موضوع، او به دنبال درک اين است که چه چيزهايي زندگي را قابل تحمل يا غيرقابل تحمل مي‌کنند، و چگونه مي‌توان پس از چنين از دست دادني به زندگي ادامه داد. عنوان کتاب، 'Live Fast'، از ترانه‌هاي لو ريد گرفته شده است و به «زنده باد سرعت و جوان مرگي» اشاره دارد. ژيرو شجاعانه ما را وادار به پرسش در مورد زندگي‌هاي روزمره خود مي‌کند. آيا ما همگي در حال زندگي کردن با استرس و عجله هستيم؟ آيا واقعا از زندگي‌هاي خود و توجه به آنچه که در اطرافمان و به ويژه به عزيزانمان رخ مي‌دهد، لذت مي‌بريم؟ به اين ترتيب، «زندگي روي دور تند» نه تنها داستان شخصي و عميق ژيرو را روايت مي‌کند بلکه به ما درس‌هايي در مورد غم و از دست دادن، مواجهه با مرگ عزيزان، و اهميت يافتن معنا و تعادل در زندگي پرشتاب امروزي مي‌دهد.