دربارهی كسي را نكشتهام
پناه بر دانش سنگ
از کشالههاي نمناک روان
هنگام که بيشکوه ميغلتد
يا در سکونت شکاف صخرهاي،
«پذيرنده» ميايستد.
که اندوه توست «سنگ»
و بهار است آنچه از شکاف زخمي سينهاش
نفسنفس ميزند.
اينک پياله بچرخان به وقت نمناک شکوفه و باران به حيرت لرزان اين رويش پياله بچرخان، که گاه گل دادن سنگ است.
از کشالههاي نمناک روان
هنگام که بيشکوه ميغلتد
يا در سکونت شکاف صخرهاي،
«پذيرنده» ميايستد.
که اندوه توست «سنگ»
و بهار است آنچه از شکاف زخمي سينهاش
نفسنفس ميزند.
اينک پياله بچرخان به وقت نمناک شکوفه و باران به حيرت لرزان اين رويش پياله بچرخان، که گاه گل دادن سنگ است.
كد كالا | 108535 |
تاريخ چاپ اول | 1403 |
انتشارات | چشمه |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
ابعاد كتاب | 20 × 14 |
نويسنده | كوثر شيخ نجدي |
تعداد صفحات | 86 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.