«هيولاي اسب‌سوار» شامل چهار فصل است که در هر فصل يک شخصيت ماجرايي را روايت مي‌کند. فصل نخست، ماجرا خواب و سفر حارث بن نعمان فهري باديه‌نشين به مدينه است. در فصل دوم، عبدالله بن عمرو مزن به شرح شجاعت حضرت علي در جريان مأموريتش به سرزمين خوش آب‌وهواي يمن مي‌پردازد. عباس بن عبدالمطلب، عموي پيامبر، در فصل سوم علاوه بر اينکه جايگاه اميرالمومنين را توصيف مي‌کند، به ماجراي غدير خم و جانشيني حضرت علي (ع) اشاره مي‌کند. در فصل چهارم، عمار ياسر، صحابه سرشناس پيامبر، محاجه و مجادله‌اش با عبدالرحمن بن عوف را توضيح مي‌دهد که بحث اصلي آن‌ها به اثبات حقانيت حضرت علي و ماجراي غدير خم ختم مي‌شود. در انتهاي رمان هم از سرنوشت بدفرجام حارث بن نعمان فهري که اينک به مدينه رسيده و با رسول خدا سخن گفته پرده برمي‌دارد. در انتهاي هر بخش از اين رمان، نويسنده با ايجاد پرسش يا کنشي سعي مي‌کند روحيه کنجکاوانه نوجوان را با داستان همراه کند و او را براي خواندن بخش‌هاي بعدي مشتاق‌تر سازد. در کتاب «هيولاي اسب‌سوار» ، نويسنده آگاه با تسلط به منابع ديني قصد دارد مصداق‌هايي را از جمله مرتبه والاي حضرت علي، بت‌شکني ايشان، فداکاري حضرت علي در ليله‌المبيت، حمايت ايشان از پيامبر در جريان سنگ‌پراني به رسول خدا، انفاق حضرت هنگام رکوع نماز، تخريب مسجد ضرار و مهم‌تر از همه مسئله جانشيني ايشان و ماجراي غدير خم را بيان کند تا از اين طريق واقعيت‌هايي از حقانيت امام علي را براي مخاطب نوجوان دغدغه‌مند به مسائل مذهبي نمايان سازد.