درباره‌‌ی خنوخ و قانون

«خنوخ و قانون» دو داستان بلند اثر توماس مان است، با نثري اغلب فلسفي و شاعرانه، که روايت‌هايي باستاني را کندوکاو مي‌کند. در سطرهاي ابتدايي هر دو نوولا خواننده تصميم ‌مي‌گيرد ذهن خود را از هر آنچه تاکنون در باب اين داستان‌ها خوانده، دور کند و قدم در سرزمين قصه‌‌پردازي توماس مان بگذارد. داستان اول روايت خواب يوسف نوجوان است از خنوخ نوباوه، پدربزرگ نوح، که او را در روايت‌هايي، از پيامبران مي‌دانستند. در اين نوولا يوسف اين خواب را براي بنيامين تعريف مي‌کند. توماس مان قصه‌اش را با گريزهايي حرفه‌اي و به‌جا به عهد عتيق نوشته است. حتي مکان‌ها و آدم‌ها بيشترشان در آن بره? تاريخي نقش و حضوري قطعي داشته‌اند. درنهايت، نگرش شخصي مان از موضوعات دخيل در هر قصه، بر بيشتر روايت‌هاي درهم‌تنيده سايه مي‌اندازد. به او از آن‌رو لقب نوباوه داده‌اند که مي‌گفتند از زمان کودکي‌اش دانايي و قدرت تفکري عجيب و ذاتي داشته است. توماس مان در نوولاي «قانون» رخدادهاي متعدد زندگي حضرت موسي را بر پاي? روايت‌هايي از تورات بازگو مي‌کند. موسي که مي‌کوشيد با نوشتن و ارائ? مفاهيمي ساده، جمعيتي را به‌سختي از بيابان‌ها عبور دهد و به آن‌ها شيو? زيستن بياموزد، گاه اسير فضاهايي خالي از اميد و احساس گم‌گشتگي مي‌شد. توماس مان در اين نقطه‌ها با تکنيک خاص خودش در خلق تصويرهايي پرمفهوم و چشم‌اندازي پيچيده در يأس و اميدواري، طوري که از محور اصلي قصه فاصله نگيرد، موسي را از اين فواصل عبور مي‌دهد. اين اثر جز ارزش‌هاي فلسفي و تاريخي، نگرشي متفاوت نسبت به شرايط زندگي آدم‌ها در دوران باستان نميان مي‌کند، به‌ويژه که آن شيو? پيچيد? زيستن، خود به‌تنهايي ملال‌آور و سخت بوده. «خنوخ و قانون» داستان‌هايي خواندني‌اند که صدها سال زير لايه‌هاي سنگين زمان ناگفته باقي مانده بودند.

آخرین محصولات مشاهده شده