درباره‌‌ی گفتگوهايي با لئوكو

اديب به تو مي گويم مساله اين نيست.گذشته رنجم مي دهد زماني که هنوز هيچ نبودم و مي توانستم انساني مثل ديگران شوم.و بر عکس هم نه سرنوشت هم بود.بايد ميرفتم و گذرم درست به تب افتاد.بايد آن پير مرد را مي کشتم.به آن فرزندان حيات ميبخشيدم.آيا انجام عملي که از قبل گويي از زماني که هنوز وجود نداشته اي انجام يافته است ارزشي هم دارد؟

آخرین محصولات مشاهده شده