جادويي سياه به جنگي دامن مي‌زند که سرزمين صلح آميز اوستن آرد را در بر خواهد گرفت. چرا که پرستر جان، شاه والا در حال مرگ است. با مرگ او، فرمانرواي ناميراي سيثي‌ها که پادشاه طوفان نام دارد، از اين فرصت استفاده مي‌کند تا قلمرو از دست رفته‌اش را از طريق پيماني با شاهي که به تازگي تاجگذاري کرده است، باز پس بگيرد. برادر کوچک‌تر شاه که از عواقب اين پيمان باخبر است، به گروه دانشمنداني اندک و پراکنده در سرزمين، به نام اتحاد طومار مي‌پيوندند تا با خطر حقيقي که اوستن آرد را تهديد مي‌کند، مقابله کند. سايمن، کارگر مطبخ قلعه‌ي سلطنتي که ندانسته به کارآموزي يکي از اعضاي اين اتحاد درآمده است، به ماموريتي فرستاده مي‌شود که تنها اميد نجات آن‌ها از اين شرايط است. ماموريتي بر مبناي معمايي مرگبار در مورد سه شمشير قدرتمند و گمشده. به اجبار سرنوشت و جادوهايي خطرناک، تنها خانه‌اي که مي‌شناسد را رها مي‌کند تا با دشمناني وحشتناک‌تر از آنچه اوستن آرد به خود ديده است روبه‌رو شود. در عين حال، زمين درحال پژمرده شدن و نابودي است.