دربارهی آنچنان تر
قسمت هايي از کتاب آن چنان تر (لذت متن)
من هنوز توي همان شرکت نقشه کشي کار مي کنم که سوده را آنجا ديدم. بيست سال است ميز کارم کنار پنجره اي است که از پشت آن چنارهاي وليعصر را تماشا مي کنم و اگر پاييز و زمستان هوا تميز باشد، برف هاي نوک دماوند را. حالا مجبورم بگويم ميزم را بياورند طبقه ي اول، نزديک در آسانسور. سال هاي اول سوده برايم فرم پر مي کرد و دعوتنامه مي فرستاد. وقتي مطمئن شد بعد رفتنش از دور نمي تواند چيزي را توي من عوض کند، زن يک وکيل آلماني شد، دو تا دختر چشم آبي دنيا آورد و همان طوري که هميشه دلش مي خواست من را تربيت کند آن ها را بار آورد.
كد كالا | 101454 |
ابعاد كتاب | 19 * 13 |
انتشارات | كتاب سده |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ | 1402 |
تعداد صفحات | 170 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.